امروز شنبه 22 آبان ماه هواپیمای حامل پیکر نخستین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی بر بام ایران می نشیند.

فرآوری: صادق جعفری-بخش فرهنگ پایداری تبیان
شهید مدافع حرم


هم زمان با نماز مغرب و عشا در مصلا امام خمینی (ره) مراسم وداع و تجدید پیمان با اسوه های ایثار و شهادت برگزار می شود.
 
پیکر پاک شهید مدافع حرم «محمدحسن قاسمی اشکفتکی» صبح امروز از طریق فرودگاه شهرکرد وارد استان چهارمحال و بختیاری خواهد شد.
 
رحیم بیاتی اشکفتکی، فرمانده پایگاه بسیج ابوذر غفاری اشکفتک: شهید محمدحسن قاسمی اشکفتکی اوایل مردادماه سال جاری در دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام کشور سوریه به دست مزدوران آمریکایی داعش به فیض شهادت رسید و قریب 4 ماه پیکر مطهرش در دست مزدوران آمریکایی داعش بوده است.
بیاتی اشکفتکی تصریح کرد: پیکر مطهر این شهید عزیز، روز یک شنبه 23 آبان ساعت 9 صبح از میدان 12 محرم به سمت میدان امامزادگان شهرکرد بر روی دست اقشار مختلف مردم ولایتمدار استان تشییع و بعد از اقامه نماز (بنا بر تصمیم خانواده محترم شهید) در گلزار شهدای شهرکرد آرام می گیرد.

وی، از اقشار مختلف مردم شهیدپرور استان چهارمحال و بختیاری به ویژه شهرستان شهرکرد برای حضور در این مراسم معنوی دعوت کرد.

شهید محمدحسن قاسمی اشکفتکی، بسیجی شهید از نیروهای بخش درمانی بیمارستان های میدانی به عنوان تکنیسین بیهوشی بود که حین انتقال مجروحین جنگی در استان حلب سوریه و به دست تروریست های تکفیری به شهادت رسید. وی ششمین شهید مدافع حرم از استان چهارمحال و بختیاری است.

دیدار از خانواده شهید

نماینده ولی فقیه در استان چهارمحال و بختیاری و امام جمعه شهرکرد با حضور در منزل شهید محمدحسن قاسمی اشکفتکی، شهادت این شهید سرافراز مدافع حرم را تبریک و تسلیت گفت.
حجت الاسلام محمدعلی نکونام در این دیدار با اشاره به منزلت و جایگاه بسیار بالای شهدای مدافع حرم گفت: تمامی شهدا گرامی و مقرب درگاه الهی هستند و در این بین شهدای مدافع حرم و در بین همین شهدا، شهدایی مانند شهید قاسمی از جایگاه ویژه ای برخوردارند.

وی با تجلیل از صبر و شکرگزاری پدر و مادر و خانواده شهید قاسمی خاطرنشان کرد: ادامه یافتن سلسله شهادت و رونق و صفای روزافزون این نعمت عظیم در جامعه، مرهون همین صبرها و شکرگزاری هاست.

نماینده ولی فقیه در استان چهارمحال و بختیاری و امام جمعه شهرکرد با اشاره به بازگشت پیکر مطهر شهید قاسمی پس از گذشت سه ماه به استان خاطرنشان کرد: تقدیر و اراده الهی بر آن بود که پیکر این شهید برای مدتی در سوریه بماند و به میهن بازنگردد تا به این واسطه هم درجات بیشتری به این شهید عزیز و هم اجر و فضیلت بیشتری به خانواده ایشان عطا شود.
نکونام تأکید کرد: قطعاً در اینکه پیکر شهید برای مدتی بعد از شهادت در منطقه ماند و به کشور بازنگشت، حکمت و حقایقی نهفته است که ما از آن ها غافل هستیم و نمی توانیم آن را درک کنیم.
وی ارتباط و انس و الفت مردم به ویژه نسل جوان با شهدا را امیدبخش دانست و گفت: انسان وقتی این ارتباط و پیوند عمیق بین مردم و نسل جوان بین شهید و شهادت را در جامعه مشاهده می کند به آینده انقلاب و نظام اسلامی امیدوار می شود.

نکونام با ابراز تأسف از کسانی که از حقیقت و عظمت شهدا و عنایت هایی که خدای متعال به برکت همین شهدا به نظام اسلامی دارد غافل هستند تصریح کرد: جمهوری اسلامی به برکت همین عنایت ها و توجهات و ارتباط و پیوند جامعه با شهدا تا به امروز از همه حوادث و خطرات مصون مانده است.

نخستین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی

گفتنی است: شهید محمدحسن قاسمی اشکفتکی نخستین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی و ششمین شهید مدافع حرم از استان چهارمحال و بختیاری است که نیمه اول مردادماه امسال به جمع شهدای مدافع حرم مطهر حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) در سوریه پیوست و پیکر پاکش اخیراً در آزادسازی منطقه توسط رزمندگان جبهه مقاومت شناسایی و به میهن اسلامی بازگشت داده شد.
قابل ذکر است پیکر پاک این شهید روز یکشنبه رأس ساعت 9 از میدان 12 محرم با حضور مردم شهیدپرور استان چهارمحال و بختیاری تشییع خواهد شد و در گلزار شهدای شهرکرد آرام خواهد گرفت.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۵ ، ۱۹:۲۶
ندا حقانی شمامی




حادثه عاشورا در گذر تاریخ
ائمّه و اهتمام در بزرگ داشت حادثه عاشورا
چنان که پیش تر اشاره شد، شیعه امامیه همیشه مورد حمله و تهاجم بوده است و علماى ما در مسائل مختلف اعتقادى، فقهى و... مدافع حریم و مکتب تشیّع بوده اند. از مواردى که همواره بهانه جویان به آن بهانه به مذهب ما تهاجم نموده اند، واقعه کربلا و عاشوراى سیّدالشهداء علیه السلام است.
از همان محرم سال 61 هجرى که این ماجرا پیش آمد، ائمّه اطهار سلام اللّه علیهم و شیعیان اهل بیت به پیروى از رهبران خود همواره این روز بزرگ را زنده نگه داشته اند. البته بنیان گذار مراسم عزادارى سیّدالشهداء علیه السلام خود رسول اللّه صلى اللّه علیه وآله بوده اند که احادیث شیعى و سنّى در این مسئله بیش از حد تواتر است.1
از طرفى، دشمنان و مخالفان ما همواره سعى کرده اند که این روز فراموش شود و آثار و تبعات آن از بین برود. در واقع، به همان میزان که ائمّه علیهم السلام و دیگر افراد خاندان رسالت کوشش کرده اند تا این روز باقى بماند و به بقاى آن اهتمام ورزیده اند، دشمنان به گونه هاى مختلف کوشیده اند تا آثار این حادثه از میان برود و این روز فراموش شود.
بنابراین، روز عاشورا روز تعامل و تقابل دو جبهه شده است. جبهه اى که مى خواهد این روز باقى بماند و جبهه دیگرى که هدفش از بین بردن این روز مهم و تاریخى است.
بدیهى است که در تاریخ اسلام کمتر روزى است که این ویژگى را داشته باشد که از آن جمله مى توان روز غدیر را نمونه اى از همین روزها به شمار آورد که از روز نخست حادثه غدیر خم کسانى سعى کرده اند آن را انکار کنند و برخى در کم رنگ جلوه دادن و بى اهمیت نمودن آن روز تلاش کرده اند و در مقابل، اهل ولایت تمام سعى و کوشش خود را به جهت احیا و زنده ماندن آن روز جاودانى به کار بسته اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۳ ، ۱۸:۴۹
ندا حقانی شمامی


اشک

یکی از روش های یاری حضرت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اقامه عزای امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا است. سوگواری برای مصیبت سالار شهیدان به این معناست که شیعیان در انتظار منتقم خون حسین(علیه السلام) هستند و از دیدگاه شیعه واقعه کربلا هنوز به تمامی سپری نشده است.


در این عصر صاحب این مصیبت عظیم کسی جز وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست و حضور در مجلس عزای ایشان و همراهی با او در گریه و حزن نوعی یاری نمودن ایشان است.

در این باره روایت شده است که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) در کربلا به اصحاب خود فرمودند:

«جدّ بزرگوارم(صلوات الله علیه و آله) به من خبر دادند که فرزندم حسین در زمین کربلا در حالی که بی کس و تنها و تشنه باشد شهید خواهد شد، هر کس او را یاری کند مرا یاری کرده است و فرزند او حضرت قائم(علیه السلام) را یاری کرده است.» [1]

 

ادای حق آل الله با گریه بر مظلوم کربلا

برپایی مجالس گریه برای امام حسین(علیه السلام) در عصر ما تنها روش برای بزرگداشت شهدای مظلوم کربلاست چرا که نصرت و یاری مظلوم به سه طریق است:

اول: مقاتله و جنگ با دشمن او تا آن که دشمن مخذول شده و رفع شر ظلم از او شود.

دوم: تقاص حق او و خونخواهی از دشمن او بعد از کشته شدنش.

سوم: عزاداری و گریه بر او، که این برپا داشتن مراسم عزاداری، برای هر کسی بعد از مردن یا کشته شدنش، تعظیم اوست و بزرگداشت و عزاداری برای او نصرت و یاری محسوب می شود.

اکنون که برای دوستان حضرت ابا عبدالله(علیه السلام) نصرت و یاری آن حضرت به دو روش اول ممکن نیست، باید با اقامه مجالس عزا برای آن مظلوم که باعث تعظیم مقام رفیع ایشان است، آن حضرت را یاری کنیم و بدین وسیله به یاری امام عصر(علیه السلام) نیز نائل شویم.

مطابق این دیدگاه در کامل الزیارت از حضرت صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

هیچ گریه کننده ای نیست که بر امام حسین(علیه السلام) گریه نماید، مگر آن که به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تقرب جسته است و ایشان را با گریه اش یاری کرده است و نیز به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) تقرب پیدا کرده و حق همه ما را ادا کرده است.[2]

بر این اساس محبت نسبت به امام حسین(علیه السلام) به منزله محبت به همه اهل بیت(علیهم السلام) است و گریه بر ایشان، گریه بر همه معصومین(علیهم السلام) و ادای حق ایشان، ادای حق همه و نصرت و یاری ایشان نصرت همه اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۱۹
ندا حقانی شمامی



عاشورہ کے لیے نوحے

تکایایی که در ایام محرم به پا می‌شود و زیارتگاه‌هایی که تحت عنوان «رأس الحسین» یا مناسبت های دیگر، یادگاه‌ حضرت اباعبدالله علیه السلام است، در نظر مردم هیچگاه به قداست و عظمت سرزمین کربلا نیست. مکانی که پذیرنده اجسام مطهر امام حسین علیه السلام و یاران شهیدش می‌باشد. با این حال، اگر با دیده حق بین به جریان عاشورا نگاه کنیم، یاد امام حسین علیه السلام و آرزوی همرزمی با او و پیکار با دشمنانش به کربلای جغرافیایی و زمانی ختم نمی‌شود؛ بلکه در همه مکان ها و اعصار جاری است.


 

تاریخ کتاب ساز یا تاریخ زندگی ساز

از دو منظر می‌توان به تاریخ نگاه کرد. در نگاه بسیاری ازمردم، تاریخ عبارتست از ثبت و ضبط وقایع برای رساندن به آیندگان و در نتیجه تاریخ عبارتست از مجموعه‌ای از اعداد و ارقام و وقایع که در نظم زمانی خاصی در کتابها ضبط شده‌اند. اما عده‌ای دیگر نیز هستند که در تاریخ به دنبال هویت خود می‌گردند و خود را به جای افراد تاریخی می‌گذارند و عملکرد خود را در آن زمان شناسایی می‌کنند. برای این افراد ساده است که به خود از طریقی جدای ملیت و زمانه و مکانه و عادات و رسوم بنگرند تا بفهمند که اگر در زمان حضرت حسین علیه السلام زندگی می‌کردند؛ جزو گروه‌های راضی یا ظالم می‌بودند یا جزو یاران حسین علیه السلام.

 

تاریخ و جغرافیا؛ مقولاتی هم‌آمیز و هم‌آموز

در ایمان ما خدا نامحدود است و او را از قیدهای زمان و مکان آزاد می‌دانیم؛ در اینصورت می‌توانیم درک کنیم که تاریخی که ما در آن زندگی می‌کنیم و سرزمینی که ما هم اکنون در آن به سر می‌بریم، دو حد و مرزی است که ما مخلوقات در آن گرفتار هستیم و حقیقت ما، امری خارج از این دو است. همانطور که تفاوتهای نژادی و جسمی و خلقی و ملی و زبانی، هیچکدام در نزد خدا اصیل نیست و در قیامت همه اینها برداشته می‌شود، زمان و مکان ما نیز در نزد خدا اصیل نیست و خدا ما را در بستر تاریخ و جغرافیایمان چنان در کوران زندگی قرار می‌دهد و آنچنان ما را در معرض رویدادهای مختلف قرار می‌دهد و واکنشهای ما را ثبت می‌کند که به طور کامل از عهده آزمون ما بر می‌آید؛ همانگونه که از عهده آزمون اقوام پیشین تاریخ و مردمان مناطق دیگر جغرافیا برآمده است.

کربلا به جز بیم، امید هم دارد. امید به اینکه با مراقبت دائمی از خود و پناه جویی مستمر به خدا، بتوان روزی در کربلا و عاشورای خود در کنار یاران امام حسین علیه السلام باشیم و بمانیم و ثابت کنیم که در یک عمر این دعا را خالصانه می‌گفته‌ایم که "یا لیتنی کنت معکم فأفوز فوزا عظیما" (ای کاش با شما بودم تا به کامیابی باعظمتی دست می‌یافتم)

کل یوم عاشوراء؛ کل ارض کربلاء

بنابراین همانطور که به رغم زندگی در زمان حاضر، با کل تاریخ بشر ارتباط داریم و تاریخ حقیقیمان ورای تاریخ جسممان است، در جغرافیای کنونی کشورمان نیز محصور هستیم؛ اما جغرافیای حقیقیمان با همه عالم مرتبط است. به عبارت دیگر، کسانی که آرزوی همراهی با پیامبر خدا یا امامان و کشته شدن در رکاب آنها را دارند، باید بدانند که آرزویی دست نیافتنی و محال را در دل نمی‌پرورانند، بلکه به امید واقعیتی دست یافتنی – هرچند جدی و طاقت‌نیاز – مشغولند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۱۹:۱۹
ندا حقانی شمامی






برگزاری مراسم سوگواری در ماه محرم و در میان مسلمانان، یک عزاداری عادی نیست که اگر بود، تا این حد با زندگی فردی و اجتماعی مردم آمیخته نشده بود. 
کارکردهای عاشورا علاوه برآن که در ایجاد پایداری و روحیه حماسه و جوانمردی و شهادت طلبی، همواره نقش آفرین است، وحدت و انسجام را در بین اعضای 
جامعه مستحکم می‌کند. عاشورا، واقعه ای است عظیم که در سال ۶۱ هجری قمری ( ۶۸۰/ م ) در کربلا روی داد و رخدادهای حماسه وار و درعین حال هولناک
آن، موجب شد که به‌عنوان یکی از ماندگارترین حوادث تاریخی مطرح شود. 
عاشورا، کارکردهای فراوانی در عرصه های فردی و اجتماعی داشته و منشاء حوادث و جنبش هایی در طول تاریخ اسلام شده است. نقشی که عاشورا در زندگی 
مسلمانان ایفا کرده بی شک مدیون شخصیت امام حسین (ع ) و یارانش و ایستادگی ومقاومت آنان در برابر ظلم و جور حکومت یزید است. تاکنون صدها کتاب، 
مقاله، فیلم، شعر و اثر هنری در وصف امام حسن(ع ) و نهضت ماندگار او خلق شده، اما جذابیت این رویداد و شخصیت های کم نظیر آن برای بشر امروز هنوز 
باقی است. جذابیتی که موجب می‌شود مسلمانان در گوشه و کنار عالم در ایام محرم با یاد و خاطره آن پیشوای شجاع و پرهیزگار، عالم را رنگ دیگری بزنند. 
برگزاری مراسم سوگواری در ماه محرم و در میان مسلمانان، یک عزاداری عادی نیست که اگر بود، تا این حد بازندگی فردی و اجتماعی مردم آمیخته نشده بود. کارکردهای عاشورا علاوه برآن که در ایجاد پایداری و روحیه حماسه و جوانمردی و شهادت طلبی، همواره نقش آفرین است، وحدت و انسجام را در بین اعضای جامعه مستحکم می‌کند.

همچنین آینه ای که عاشورا در برابر ما قرار می دهد، آنقدر روشن و شفاف است که هرکس می تواند الگوی خود را در آن پیدا کند.در مورد واقعه عاشورا آنچه 
اهمیت دارد، دوام و بقای آن است که تاکنون همچنان پویا و اثرگذار حفظ شده وهمین امر موجب تقویت کارکردهای آن نیز شده است. اما دلیل بقای آن تاکنون 
چه بوده است؟ چرا حاکمان و مردمی که این واقعه سوزناک و غم انگیز را رقم زدند، علیرغم تلاشهای بسیار نتوانستند آن را به گونه ای که خود می خواستند،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۳
ندا حقانی شمامی




عاشورا

این روزها که کوچه و پس کوچه های شهر بار دیگر از عطر شهادت حسین ( ع ) پر و بزرگ و کوچک در سوگ فرزند فاطمه ( س ) سیاهپوش شده اند، گروهی از عزاداران ، غم و اندوه خود در رثای واقعه کربلا را در قاب تصویر کشیده اند .   

از روزهای اول حلول هلال ماه محرم ، نمایشگاهی شامل 61 تابلو از داستان های مصور عاشورا از مرگ معاویه تا شهادت امام حسین ( ع ) با عنوان " واقعه عاشورا " در مرکز فرهنگی وهنری انقلاب اسلامی بنیاد رودکی ( برج آزادی ) برپا شده است .

این مجموعه تابلوها که اهدایی از ستاد عاشورایی فجرآفرینان است تا آخر دهه اول محرم در راهروی اقوام این مرکز برای علاقه مندان به نمایش گذاشته می شود .

این تابلوهای چاپی که از آثار "پرویز اقبالی" است با ارایه داستان های عاشورایی ، تمامی وقایع مربوط به حرکت کاروان عاشورایی ها از مدینه به کوفه ، توقف در کربلا ، اسارت خانواده امام حسین ( ع ) ، شهادت این امام همام و دیگر اتفاقاتی که براساس اسناد و روایات تاریخی در روز عاشورا و در خاک کربلا رخ داده است را به تصویر می کشند .

"ابوالفضل همراه" رییس مرکز فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی در مورد برپایی این نمایشگاه به خبرنگار ایرنا گفت : در سال گذشته نیز این نمایشگاه با ارایه تصاویر عاشورایی در دهه اول محرم برپا شد و از انجا که با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد ، در نتیجه با هماهنگی های به عمل آمده ، مقرر شد که باردیگر امسال نیز همزمان با دهه اول محرم نمایشگاه برای علاقه مندان دایر شود .

این روزها که کوچه و پس کوچه های شهر بار دیگر از عطر شهادت حسین ( ع ) پر و بزرگ و کوچک در سوگ فرزند فاطمه ( س ) سیاهپوش شده اند، گروهی از عزاداران ، غم و اندوه خود در رثای واقعه کربلا را در قاب تصویر کشیده اند .

وی گفت : داستان های مصور در میان نوجوانان و جوانان جایگاه خاصی دارد و به وسیله آنها می توان مفاهیم عاشورا را بهتر به نسل جوان انتقال داد و از آنجا که داستان های مربوط به امام حسین ( ع ) در هر تابلو نوشته شده است در نتیجه هر بیننده می تواند علاوه بر دیدن تصاویر با کل وقایع اتفاق افتاده نیز آشنا شود و این امر به ماندگاری این واقعه بزرگ تاریخ تشیع در ذهن مخاطبان کمک می کند .

همراه ، از این تابلوها به عنوان انیمیشن مکتوب نام برد و یادآور شد که در هر تابلو گفت وگو ها و اتفاقات رخ داده در آن زمان نگارش شده و این امر موجب شده است که هر تابلو شامل قصه ای به همراه تصویر از وقایع عاشورا باشد .

فاطمه امیر حسینی یکی از بازدید کنندگان این نمایشگاه براین باور است که داستان نهضت‏حسینی و قصه ی جانسوز ایثار و شهادت حضرت امام حسین (ع) و یاران وفادارش، آن چنان بر قلب‏ها تاثیر گذارده که امروز پس از گذشت 14 قرن نه تنها غبار کهنگی و فراموشی را بر خود ندیده که به تفکری ماندگار تبدیل شده است .

این دانشجوی رشته تاریخ به خبرنگار ایرنا گفت : هرسال با آغاز ماه محرم ، شور عجیبی در دل هزاران هزار عاشق اهل بیت ( ع ) ایجاد می شود و با این که بیش از 1400 سال از این واقعه می گذرد ولی هنوز هم عاشقان آن حضرت مراسم سوگواری سالار شهیدان را هر سال پررنگ تر و پرشور تر برگزار می کنند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۸:۴۲
ندا حقانی شمامی


کربلا

یکی از نقاط برجسته و نورانی حادثه عاشورا مسأله عزت نفس مۆمن و ذلت ناپذیری مۆمنین است که در واقع تبلور قرآن کریم در عاشورا می باشد چرا که خداوند در این رابطه می فرماید: « یقولون لئن رجعنا إلی المدینة لیخرجن الأعز منها الأذل و لله العزة و لرسوله و للمۆمنین ولکن المنافقین لایعلمون »(1) یعنی منافقان خواهند گفت : وقتی که به مدینه باز گردیم عزیزتران [ کفار ] ذلیل تران [ مۆمنان ] را اخراج خواهند نمود و حال آنکه عزت فقط از آن خدا و رسولش و مۆمنین می باشد ولکن منافقین نمی فهمند!

و در جای دیگر منافقین را سرزنش می کند که چرا برای عزت یافتن به سراغ کفار می روند و حال آنکه تمامی عزت از آن خداست چه عزت دنیوی و چه عزت أخروی و حتی عزت ظاهری و موقتی که در دست کفار می باشد نیز از آن خداست که آن را به زودی پس خواهد گرفت: « أیبتغون عندهم العزة و لله العزة جمیعا » (2).

و در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

« خداوند تمامی امور مۆمن را به خودش واگذار کرده جز یک امر  آن این است که حق ندارد خود را خوار و ذلیل کند چرا که خدا عزت را برای خود و رسول و مۆمنین برگزیده است »(3).

و در حدیث دیگری آمده است که:

« برای مومن شایسته نیست که خود را ذلیل کند، پرسیده شد: چه گونه ممکن است که خود را ذلیل می کند؟ فرمودند: کاری را انجام دهد که نیاز به معذرت خواهی پیدا کند یا وارد در کاری شود که قدرت انجام آن را ندارد »!!(4)

به نظر برخی از تحلیل گران حادثه عاشورا مهمترین درس این واقعه عظیم درس عزت مندی و تسلیم نشدن در برابر مطامع مستکبرین می باشد و به همین دلیل بود که امام حسین علیه السلام حتی از روی تقیه هم حاضر نشد که با یزید بیعت بنماید و این بیعت نکردن فقط برای این نبود که مبادا ظلم یزید تأیید بشود بلکه بیعت را ذلت پذیری می دانست فلذا فرمود:

« ألا و إن الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة یأبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون و حجور طابت و طهرت و أنوف حمیة و نفوس أبیة من أن نۆثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام.» (5)

خوب در این عبارات حضرت توجه و تأمل شود چرا که آن حضرت می فرماید: « قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة » یعنی یزید نابکار که فرزند معاویه نابکار است من را مجبور بین دو امر ساخته بین شمشیر و بین ذلت؛ و دور است از ما خاندان هر گونه ذلتی، خدا و رسول وم ۆمنان حقیقی این را برای ما نمی خواهند و آن دامن های پاکی که من از آن بدنیا آمده ام این را نمی پسندد ... !!!

بعضی نیز به اشتباه توهم می کنند که حرکت حضرت از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا صرفا برای این بوده است که بیعت نکند و یزید را تأیید ننماید و چون قرار بوده به زور از او بیعت گرفته و یا این که او را بکشند پس حضرت برای بیعت نکردن و کشته نشدن به این مسافرت تن داد !!!

بسیار واضح است که منظور حضرت از ذلت در متن فوق دقیقا بیعت کردن با یزید است پس این که کسی گمان کند بیعت نکردن حضرت با یزید صرفا برای این بوده است که ظلم های یزید مورد تأیید واقع نشود سخت در اشتباه است چرا که در این جملات معروف و مشهور که از حضرت نقل نمودیم تصریح شده است به این که علت بیعت نکردن این است که بیعت کردن مساوی است با خواری و ذلت که خداوند این را به مۆمن واگذار ننموده است چنانچه در حدیث امام صادق علیه السلام خواندیم و امام حسین علیه السلام نیز که معلم امام صادق علیه السلام بوده است قبل از او فرموده است: « أبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون » یعنی خدا و رسول و مۆمنون برای ما نمی پسندد که بیعت یا همان ذلت را بپذیریم !!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰
ندا حقانی شمامی


امام حسین

حادثه کربلا در طول تاریخ به یک الگو و سرمشق بزرگ تبدیل شد و علاوه بر آن که به احیاى دین خدا کمک کرد و موجب رشد و شکوفایى درخت اسلام شد باعث بیدارى امت اسلامى گشت و روح شهادت طلبى و شجاعت، فداکارى و ایثار را در مسلمانان دمید و درس های انسان ساز بسیاری را به بشر آموخت. قیام عاشورا شیوه مبارزه را براى آزادگان جهان بنا نهاد و مساله مرگ و شهادت را امرى ساده بلکه افتخارآمیز کرد. آثار و پیامدهاى عاشورا گسترده عمیق و چند جانبه است که ما در این نوشتار کوتاه، به پاره ای از آن اشاره می کنیم.

 

استقامت و پایدارى

امام حسین بن على علیهماالسلام یکى از امامان و پیشوایان معصوم و یکى از الگوهای کامل انسانی است که پیام استقامت و پایدارى او در همه انسانها موج و تحرک ایجاد مى کند. این معنا و پیام استقامت و پایدارى در کلمات امام حسین علیه السلام بیش از پیامهاى دیگرش منعکس گردیده و تعداد این شعارها در گفتار آن حضرت که به صورت نظم و نثر به دست ما رسیده، بیش از سایر پیامها و شعارهایش ظهور و تجلى دارد همچون:

«و الله لااعطیهم یدى اعطاء الذلیل، و لاافر فرار العبید»(1)

به خدا سوگند! نه دست ذلت در دست آنان مى گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ و از برابرشان فرار مى کنم .

سالار شهیدان این جمله را در ضمن سخنرانى اول خود در روز عاشورا ایراد فرمود.

همچنین یکى از چهار بیت شعرى که امام علیه السلام در ضمن دومین سخنرانى مشروح خود در روز عاشورا براى اهل کوفه ایراد فرمود، به اینصورت نقل شده است:

«سامضى و ما بالموت عار على الفتى                                 اذا ما نوى حقا و جاهد مسلما»

من به سوى مرگ مى روم که مرگ بر جوانمرد ننگ نیست ، آنگاه که نیتش حق و جهادش براى اسلام باشد .

«و واسى الرجال الصالحین بنفسه                                       و فارق مثبورا و خالف مجرما»

و با ایثار جانش از مردان نیک حمایت کند و از دشمنى با خدا، و از جنایتکاران دورى گزیند.

«اقدم نفسى لا ارید بقاءها                                                لتقلى خمیسا فى الهیاج عرمرما»

من اینک جانم را تقدیم مى کنم و دست از زندگى مى شویم تا در جنگى سخت و با دشمنى بس بزرگ مواجه شوم.

«فان عشت لم اندم و ان مت لم الم                                    کفى بک ذلا ان تعیش و ترغما»

گروهى را در مقابل خود دیدیم که دست در قبضه شمشیرشان مانند شیران غرنده در حالى که شجاعان لشکر را از چپ و راست در هم مى شکستند به سوى مرگ مى شتافتند، نه از کسى قبول امان مى کردند و نه به مال دنیا میل و رغبت مى نمودند. آخرین خواسته آنان این بود: یا مرگ یا پیروزى

اگر با این عقیده زنده بمانم، پشیمانى ندارم و اگر بمیرم مورد ملامت نیستم ، ولى براى تو همین بس که چنین ذلت ننگینى را سپرى کنى.

امام حسین علیه السلام این ابیات را در منزل «اشراف» خطاب به حر بن یزید ریاحى ایراد نمود، آنگاه که در میانشان بحث طولانى شد، زیرا امام علیه السلام مى خواست به حرکت خود به سوى کوفه ادامه دهد و حرّ، تصمیم گرفته بود طبق ماموریتى که به وى محول شده بود، از حرکت آن حضرت جلوگیرى نماید. تا آنجا که به آن حضرت عرض کرد: اگر شما این سفر را ادامه دهید منجر به جنگ خواهد گردید و اگر جنگى پیش بیاید، شما حتما کشته خواهید شد.

آن حضرت در پاسخ وى فرمود: «افباالموت تخوفنى و هل یعدو بکم الخطب ان تقتلونى ؟ »

آیا مرا با مرگ مى ترسانى، مگر بیش از کشتن من نیز کارى از شما ساخته است ؟ (2)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰
ندا حقانی شمامی


عاشورا

گاه که در ایام غیر محرم ذکری از محرم و عاشورا به میان می آید، این فکر برای برخی پیدا می شود که واقعه عاشورا به تاریخ پیوسته است و فاصله زمانی بسیاری با ما دارد؛ لذا ارتباطی با زندگی ما ندارد و در نتیجه پرداختن فراوان به آن باعث اتلاف وقت و مشغولیت به امور باطل و بی فایده است؛ در مقابل، کسانی هم هستند که به عاشورا به عنوان یک جریان زنده و زندگی بخش نگاه می کنند که با زندگی امروز بشر در ارتباط است. در اینجا می خواهیم درباره این دو نوع تفکر بیشتر بیندیشیم و در این راه از متن و مخصوصا مقدمه کتاب "کربلا مبارزه با پوچی ها" نوشته آقای اصغر طاهرزاده بهره برده ایم.


تاریخ انسان و نگاه دوگانه به آن

بسیاری اوقات که کلمه "تاریخ" به گوشمان می خورد، به یاد داستان زندگی مردم و پادشاهان در روزگار گذشته می افتیم. تاریخ عبارت است از مجموعه ای از گزارشها که درباره گذشتگان به دست ما رسیده است و اگر شخصی در تاریخ متبحر باشد به معنای آن است که وقایع بیشتری را در حافظه خود نگه داشته است. با این نگاه، تاریخ هویتی زنده ندارد و تأثیر خاص بر زندگی امروز ما ندارد و به قول معروف، فلان چیز "به تاریخ پیوسته است"؛ در مقابل، کسانی نیز هستند که به گونه دیگری نگاه می کنند و در نظر آنان تاریخ نمودی از زندگی امروز انسانهاست؛ بنابراین ضمن آنکه خود را با تاریخ بیگانه نمی بینند، از آن برای شناسایی خود و جامعه خود استفاده می کنند.

افرادی که جزو دسته دوم هستند، این توانایی را در خود می بینند که خود را به جای گذشتگان بگذارند و عملکرد خود را در آن ببینند؛ این افراد تعارفات را با خود کنار گذاشته اند و حتی گاه خود را جزو افراد سیاه رو در تاریخ و یا توده تأثیرپذیر جامعه و یا عوام و خواص فرومایه سراغ می گیرند و می یابند. ویژگی این افراد در آن است که از خود می پرسند: "اگر من در آن زمانه بودم چه می کردم؟ آیا مثل مردم عادی عمل می کردم یا نقش مثبت و منفی را ایفا می نمودم؟" مولای ما امیر مومنان علی علیه السلام جزو این دسته از مردم است. ایشان به تاریخ به چشم "مجموعه حفظیات درباره گذشتگان" نمی نگریستند؛ بلکه خود را به جای مردم گذشته قرار می داده اند و از تاریخ به عنوان آینه ای برای شناخت خود استفاده می کردند؛ همچنانکه در نامه به فرزند خویش نوشته اند:

"اى فرزند، اگر چه من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام ولى در کارهاشان نگریسته ام و در سرگذشتشان اندیشیده ام و در آثارشان سیر کرده ام تا آنجا که، گویى خود یکى از آنان شده ام ..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۹
ندا حقانی شمامی


عاشورا

شب عاشورا

 

(1)

 

چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا

چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا

 

تمام دشت را زینب به خون آغشته می بیند

مگر باران خون می بارد از عرش خدا فردا

 

برادر! دل گواهی می دهد امشب شب قدر است

اگر امشب شب قدر است، قرآن ها چرا فردا...

 

همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند

شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا...

 

ببین شش ماه ات بی تاب در گهواره می گرید

علی از تشنگی جان می دهد امروز یا فردا

 

ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را

همانانی که می افتند زیر دست و پا فردا

 

برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است

قیامت می شود وقتی بگوید یا اخا  فردا

 

برادر! خوب می خواهم ببینم روی ماهت را

هراسانم که نشناسم تو را بر نیزه ها فردا

 

به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می مانم

تمام هستی من، می روی بی من کجا فردا؟

 

میلاد عرفان پور

 

***

 

(2)

 

بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید                          عشق از پرده ی اسرار برون می آید

این سوی معرکه آوای جنون می آید                       آن سوی معرکه پیوسته قشون می آید

این حسین است که سرسلسله ی مستان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

کربلا آینه در آینه حیران حسین                                لشگر جن و ملک گوش به فرمان حسین

همه ی کون و مکان دست به دامان حسین                 زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین

آنچه عشاق ندارند سر و سامان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

ساقی امشب به قدح باده ی غم می ریزد               عصر فردا همه ی عرش به هم می ریزد

خون سقای ادب پای علم می ریزد                           دشمن از جانب هر سو به حرم می ریزد

زینب از ماتم فردای حرم گریان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود                                   شب مظلومیت عترت پیغمبر بود

کربلا شاهد دل کندن یک خواهر بود                         بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود

شب عاشق کشی و دلبری جانان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

حضرت فاطمه در کرب و بلا بود امشب                        دل یاران پر از ایمان به خدا بود امشب

بر لب اهل ولا ذکر و دعا بود امشب                         ذکر طفلان حرم "وا عطشا" بود امشب

شب پایانی آرامش این طفلان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

بعد سقا نکند از حرم عزت برود                                          از خیام پسر فاطمه حُرمت برود

نکند دختر زهرا به اسارت برود                                       مَعجر عمه ی سادات به غارت برود

همه ی دشت پر از عطر خوش ایمان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

 

حسین علاء الدین

 

***

 

وداع

 

تو سر نداری، من سرِ رفتن ندارم

ماندی به رویِ خاک و عالم کربلا شد

 

بندِ دلم بودی و هر بندِ تن تو

انگار جایِ گندم ری آسیا شد

 

بی دردسر سرگرم سر بود و نشست و

آن قدر دست و پا زدی تا اینکه پا شد

 

یکبار بوسیدم گلویت را چگونه...

...جایِ همان بوسه دوازده ضربه جا شد

 

زینب زمین خورده ولی تو سنگ خوردی

این زخم ها از ضربه های بی هوا شد

 

آتش میان خیمه ی عباس افتاد

دستی کنار معجر من بی حیا شد

 

تو سر نداری دخترت معجر ندارد

یعنی بریدند و کشیدند و جدا شد

محمد امین سبکبار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۸
ندا حقانی شمامی