۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خطبه مظلومانه امام عاشورا برای هدایت کوردلان» ثبت شده است


امام حسین

بررسی حوادث صبح عاشورا به لحاظ اسناد تاریخی دارای اهمیت زیادی است. اگر چه ممکن است برای برخی خوانندگان محترم، مضمون این مباحث تکراری باشد اما توجه به منابع اصلی در گزارش جزئیات حوادث مقطع مذکور ارزش خاص خودش را دارد.

 

دو درس عاشورایی

حضرت امام حسین علیه السلام پس از نماز صبح – با سی و دو اسب سوار و چهل نفر پیاده نظام که مجموعا هفتاد و دو نفر می‌شوند- پرچم لشکر را به دست برادر با کفایتشان حضرت عباس علیه السلام دادند و برای جناح راست جناب زهیر بن قین بجلی و برای جناح چپ حبیب بن مظاهر اسدی را به عنوان سر گروه و فرمانده انتخاب کردند.

هنگامی که امام صدای شیهه اسبان دشمن را شنید دعای کوتاهی خواند و به خدا شکایت کرد و به او پناه برد.[1] امام از هر فرصتی برای مناجات و توجه به خدا در حادثه کربلا استفاده کردند و این درس بزرگی برای همه ماست که در مشکلات زندگی سردرگم نباشیم و فراموش نکنیم که تمام خیر هر فرد در دست خداست: «بیدک الخیر»[2]

امام برای اینکه دشمن از پشت موفق به حمله به خیمه‌ها نشود دستور دادند تا در خندق پشت خیام آتش روشن کنند در این هنگام شمر که از قبیله بنی کلاب بود به سمت خیام آمد و با صدای بلند فریاد زد که: "ای حسین! قبل از قیامت به سراغ آتش رفته‌ای؟!" امام حسین علیه السلام جوابش را دادند و او را به دخول در آتش اولی دانستند.

مسلم بن عوسجه از حضرت اجازه گرفت تا شمر را با تیری بزند و فاسقی از بزرگترین جباران است! امام فرمود: «او را نزن چرا که من بدم میاید که آغازگر جنگ با آنان باشم.»

این نکته مهمی در سیره جهادی رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمومنان علیه السلام است که تلاش داشتند تا جنگ توسط دشمن شروع شود تا نبرد آنها حالت دفاعی داشته باشد.

سالار شهیدان برای تمام کردن حجت بر دشمنان از همه راه های ممکن استفاده کردند و مخصوصا از آنجا که انتساب به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در میان اعراب دارای اهمیت و جایگاه والایی بوده است بر روی آن تاکید زیادی کردند

خطبه مظلومانه امام عاشورا

لشکریان دشمن به سمت اردوگاه امام نزدیک شدند. در این هنگام حضرت حسین علیه السلام در حالی که در بین برادرش عباس و فرزندش علی اکبر علیهماالسلام قرار گرفته بود سوار بر مرکب خویش شد و به سمت دشمنان حرکت کردند. آنگاه حضرت با صدای بلند خطبه خواند:

«ای مردم سخن مرا بشنوید و عجله نکنید تا شما را بدانچه حق شما بر من است موعظه کنم و آمدنم به اینجا را موجه سازم. اگر عذر مرا پذیرفتید و توجیهم را قبول کردید و انصاف را در موردم رعایت کردید با این کارتان خوشبخت خواهید شد و برای شما بر من راه تجاوز بسته خواهد شد و اگر عذرم را نپذیرفتید و انصافم ندادید:

«فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لاَ تُنْظِرُون: پس [در] کارتان با شریکان خود همداستان شوید، تا کارتان بر شما ملتبس ننماید سپس درباره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.»[3]

«إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِین: بى‏تردید، سرور من آن خدایى است که قرآن را فرو فرستاده، و همو دوستدار شایستگان است.»[4]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۶
ندا حقانی شمامی