۹ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است


کربلا

یکی از نقاط برجسته و نورانی حادثه عاشورا مسأله عزت نفس مۆمن و ذلت ناپذیری مۆمنین است که در واقع تبلور قرآن کریم در عاشورا می باشد چرا که خداوند در این رابطه می فرماید: « یقولون لئن رجعنا إلی المدینة لیخرجن الأعز منها الأذل و لله العزة و لرسوله و للمۆمنین ولکن المنافقین لایعلمون »(1) یعنی منافقان خواهند گفت : وقتی که به مدینه باز گردیم عزیزتران [ کفار ] ذلیل تران [ مۆمنان ] را اخراج خواهند نمود و حال آنکه عزت فقط از آن خدا و رسولش و مۆمنین می باشد ولکن منافقین نمی فهمند!

و در جای دیگر منافقین را سرزنش می کند که چرا برای عزت یافتن به سراغ کفار می روند و حال آنکه تمامی عزت از آن خداست چه عزت دنیوی و چه عزت أخروی و حتی عزت ظاهری و موقتی که در دست کفار می باشد نیز از آن خداست که آن را به زودی پس خواهد گرفت: « أیبتغون عندهم العزة و لله العزة جمیعا » (2).

و در حدیثی از امام صادق علیه السلام می خوانیم:

« خداوند تمامی امور مۆمن را به خودش واگذار کرده جز یک امر  آن این است که حق ندارد خود را خوار و ذلیل کند چرا که خدا عزت را برای خود و رسول و مۆمنین برگزیده است »(3).

و در حدیث دیگری آمده است که:

« برای مومن شایسته نیست که خود را ذلیل کند، پرسیده شد: چه گونه ممکن است که خود را ذلیل می کند؟ فرمودند: کاری را انجام دهد که نیاز به معذرت خواهی پیدا کند یا وارد در کاری شود که قدرت انجام آن را ندارد »!!(4)

به نظر برخی از تحلیل گران حادثه عاشورا مهمترین درس این واقعه عظیم درس عزت مندی و تسلیم نشدن در برابر مطامع مستکبرین می باشد و به همین دلیل بود که امام حسین علیه السلام حتی از روی تقیه هم حاضر نشد که با یزید بیعت بنماید و این بیعت نکردن فقط برای این نبود که مبادا ظلم یزید تأیید بشود بلکه بیعت را ذلت پذیری می دانست فلذا فرمود:

« ألا و إن الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة یأبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون و حجور طابت و طهرت و أنوف حمیة و نفوس أبیة من أن نۆثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام.» (5)

خوب در این عبارات حضرت توجه و تأمل شود چرا که آن حضرت می فرماید: « قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة » یعنی یزید نابکار که فرزند معاویه نابکار است من را مجبور بین دو امر ساخته بین شمشیر و بین ذلت؛ و دور است از ما خاندان هر گونه ذلتی، خدا و رسول وم ۆمنان حقیقی این را برای ما نمی خواهند و آن دامن های پاکی که من از آن بدنیا آمده ام این را نمی پسندد ... !!!

بعضی نیز به اشتباه توهم می کنند که حرکت حضرت از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا صرفا برای این بوده است که بیعت نکند و یزید را تأیید ننماید و چون قرار بوده به زور از او بیعت گرفته و یا این که او را بکشند پس حضرت برای بیعت نکردن و کشته نشدن به این مسافرت تن داد !!!

بسیار واضح است که منظور حضرت از ذلت در متن فوق دقیقا بیعت کردن با یزید است پس این که کسی گمان کند بیعت نکردن حضرت با یزید صرفا برای این بوده است که ظلم های یزید مورد تأیید واقع نشود سخت در اشتباه است چرا که در این جملات معروف و مشهور که از حضرت نقل نمودیم تصریح شده است به این که علت بیعت نکردن این است که بیعت کردن مساوی است با خواری و ذلت که خداوند این را به مۆمن واگذار ننموده است چنانچه در حدیث امام صادق علیه السلام خواندیم و امام حسین علیه السلام نیز که معلم امام صادق علیه السلام بوده است قبل از او فرموده است: « أبی الله ذلک لنا و رسوله و المۆمنون » یعنی خدا و رسول و مۆمنون برای ما نمی پسندد که بیعت یا همان ذلت را بپذیریم !!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰
ندا حقانی شمامی


امام حسین

حادثه کربلا در طول تاریخ به یک الگو و سرمشق بزرگ تبدیل شد و علاوه بر آن که به احیاى دین خدا کمک کرد و موجب رشد و شکوفایى درخت اسلام شد باعث بیدارى امت اسلامى گشت و روح شهادت طلبى و شجاعت، فداکارى و ایثار را در مسلمانان دمید و درس های انسان ساز بسیاری را به بشر آموخت. قیام عاشورا شیوه مبارزه را براى آزادگان جهان بنا نهاد و مساله مرگ و شهادت را امرى ساده بلکه افتخارآمیز کرد. آثار و پیامدهاى عاشورا گسترده عمیق و چند جانبه است که ما در این نوشتار کوتاه، به پاره ای از آن اشاره می کنیم.

 

استقامت و پایدارى

امام حسین بن على علیهماالسلام یکى از امامان و پیشوایان معصوم و یکى از الگوهای کامل انسانی است که پیام استقامت و پایدارى او در همه انسانها موج و تحرک ایجاد مى کند. این معنا و پیام استقامت و پایدارى در کلمات امام حسین علیه السلام بیش از پیامهاى دیگرش منعکس گردیده و تعداد این شعارها در گفتار آن حضرت که به صورت نظم و نثر به دست ما رسیده، بیش از سایر پیامها و شعارهایش ظهور و تجلى دارد همچون:

«و الله لااعطیهم یدى اعطاء الذلیل، و لاافر فرار العبید»(1)

به خدا سوگند! نه دست ذلت در دست آنان مى گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ و از برابرشان فرار مى کنم .

سالار شهیدان این جمله را در ضمن سخنرانى اول خود در روز عاشورا ایراد فرمود.

همچنین یکى از چهار بیت شعرى که امام علیه السلام در ضمن دومین سخنرانى مشروح خود در روز عاشورا براى اهل کوفه ایراد فرمود، به اینصورت نقل شده است:

«سامضى و ما بالموت عار على الفتى                                 اذا ما نوى حقا و جاهد مسلما»

من به سوى مرگ مى روم که مرگ بر جوانمرد ننگ نیست ، آنگاه که نیتش حق و جهادش براى اسلام باشد .

«و واسى الرجال الصالحین بنفسه                                       و فارق مثبورا و خالف مجرما»

و با ایثار جانش از مردان نیک حمایت کند و از دشمنى با خدا، و از جنایتکاران دورى گزیند.

«اقدم نفسى لا ارید بقاءها                                                لتقلى خمیسا فى الهیاج عرمرما»

من اینک جانم را تقدیم مى کنم و دست از زندگى مى شویم تا در جنگى سخت و با دشمنى بس بزرگ مواجه شوم.

«فان عشت لم اندم و ان مت لم الم                                    کفى بک ذلا ان تعیش و ترغما»

گروهى را در مقابل خود دیدیم که دست در قبضه شمشیرشان مانند شیران غرنده در حالى که شجاعان لشکر را از چپ و راست در هم مى شکستند به سوى مرگ مى شتافتند، نه از کسى قبول امان مى کردند و نه به مال دنیا میل و رغبت مى نمودند. آخرین خواسته آنان این بود: یا مرگ یا پیروزى

اگر با این عقیده زنده بمانم، پشیمانى ندارم و اگر بمیرم مورد ملامت نیستم ، ولى براى تو همین بس که چنین ذلت ننگینى را سپرى کنى.

امام حسین علیه السلام این ابیات را در منزل «اشراف» خطاب به حر بن یزید ریاحى ایراد نمود، آنگاه که در میانشان بحث طولانى شد، زیرا امام علیه السلام مى خواست به حرکت خود به سوى کوفه ادامه دهد و حرّ، تصمیم گرفته بود طبق ماموریتى که به وى محول شده بود، از حرکت آن حضرت جلوگیرى نماید. تا آنجا که به آن حضرت عرض کرد: اگر شما این سفر را ادامه دهید منجر به جنگ خواهد گردید و اگر جنگى پیش بیاید، شما حتما کشته خواهید شد.

آن حضرت در پاسخ وى فرمود: «افباالموت تخوفنى و هل یعدو بکم الخطب ان تقتلونى ؟ »

آیا مرا با مرگ مى ترسانى، مگر بیش از کشتن من نیز کارى از شما ساخته است ؟ (2)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۲۰
ندا حقانی شمامی


عاشورا

گاه که در ایام غیر محرم ذکری از محرم و عاشورا به میان می آید، این فکر برای برخی پیدا می شود که واقعه عاشورا به تاریخ پیوسته است و فاصله زمانی بسیاری با ما دارد؛ لذا ارتباطی با زندگی ما ندارد و در نتیجه پرداختن فراوان به آن باعث اتلاف وقت و مشغولیت به امور باطل و بی فایده است؛ در مقابل، کسانی هم هستند که به عاشورا به عنوان یک جریان زنده و زندگی بخش نگاه می کنند که با زندگی امروز بشر در ارتباط است. در اینجا می خواهیم درباره این دو نوع تفکر بیشتر بیندیشیم و در این راه از متن و مخصوصا مقدمه کتاب "کربلا مبارزه با پوچی ها" نوشته آقای اصغر طاهرزاده بهره برده ایم.


تاریخ انسان و نگاه دوگانه به آن

بسیاری اوقات که کلمه "تاریخ" به گوشمان می خورد، به یاد داستان زندگی مردم و پادشاهان در روزگار گذشته می افتیم. تاریخ عبارت است از مجموعه ای از گزارشها که درباره گذشتگان به دست ما رسیده است و اگر شخصی در تاریخ متبحر باشد به معنای آن است که وقایع بیشتری را در حافظه خود نگه داشته است. با این نگاه، تاریخ هویتی زنده ندارد و تأثیر خاص بر زندگی امروز ما ندارد و به قول معروف، فلان چیز "به تاریخ پیوسته است"؛ در مقابل، کسانی نیز هستند که به گونه دیگری نگاه می کنند و در نظر آنان تاریخ نمودی از زندگی امروز انسانهاست؛ بنابراین ضمن آنکه خود را با تاریخ بیگانه نمی بینند، از آن برای شناسایی خود و جامعه خود استفاده می کنند.

افرادی که جزو دسته دوم هستند، این توانایی را در خود می بینند که خود را به جای گذشتگان بگذارند و عملکرد خود را در آن ببینند؛ این افراد تعارفات را با خود کنار گذاشته اند و حتی گاه خود را جزو افراد سیاه رو در تاریخ و یا توده تأثیرپذیر جامعه و یا عوام و خواص فرومایه سراغ می گیرند و می یابند. ویژگی این افراد در آن است که از خود می پرسند: "اگر من در آن زمانه بودم چه می کردم؟ آیا مثل مردم عادی عمل می کردم یا نقش مثبت و منفی را ایفا می نمودم؟" مولای ما امیر مومنان علی علیه السلام جزو این دسته از مردم است. ایشان به تاریخ به چشم "مجموعه حفظیات درباره گذشتگان" نمی نگریستند؛ بلکه خود را به جای مردم گذشته قرار می داده اند و از تاریخ به عنوان آینه ای برای شناخت خود استفاده می کردند؛ همچنانکه در نامه به فرزند خویش نوشته اند:

"اى فرزند، اگر چه من به اندازه پیشینیان عمر نکرده ام ولى در کارهاشان نگریسته ام و در سرگذشتشان اندیشیده ام و در آثارشان سیر کرده ام تا آنجا که، گویى خود یکى از آنان شده ام ..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۹
ندا حقانی شمامی


عاشورا

شب عاشورا

 

(1)

 

چنان اسفند می سوزد به صحرا ریگ ها فردا

چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا

 

تمام دشت را زینب به خون آغشته می بیند

مگر باران خون می بارد از عرش خدا فردا

 

برادر! دل گواهی می دهد امشب شب قدر است

اگر امشب شب قدر است، قرآن ها چرا فردا...

 

همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند

شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا...

 

ببین شش ماه ات بی تاب در گهواره می گرید

علی از تشنگی جان می دهد امروز یا فردا

 

ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را

همانانی که می افتند زیر دست و پا فردا

 

برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است

قیامت می شود وقتی بگوید یا اخا  فردا

 

برادر! خوب می خواهم ببینم روی ماهت را

هراسانم که نشناسم تو را بر نیزه ها فردا

 

به مادر گفته بودم تا قیامت با تو می مانم

تمام هستی من، می روی بی من کجا فردا؟

 

میلاد عرفان پور

 

***

 

(2)

 

بوی ایثار و شهادت بوی خون می آید                          عشق از پرده ی اسرار برون می آید

این سوی معرکه آوای جنون می آید                       آن سوی معرکه پیوسته قشون می آید

این حسین است که سرسلسله ی مستان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

کربلا آینه در آینه حیران حسین                                لشگر جن و ملک گوش به فرمان حسین

همه ی کون و مکان دست به دامان حسین                 زینب آواره ی گیسوی پریشان حسین

آنچه عشاق ندارند سر و سامان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

ساقی امشب به قدح باده ی غم می ریزد               عصر فردا همه ی عرش به هم می ریزد

خون سقای ادب پای علم می ریزد                           دشمن از جانب هر سو به حرم می ریزد

زینب از ماتم فردای حرم گریان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

بین دشمن پسر فاطمه بی یاور بود                                   شب مظلومیت عترت پیغمبر بود

کربلا شاهد دل کندن یک خواهر بود                         بین یک عاشق و معشوق شب آخر بود

شب عاشق کشی و دلبری جانان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

حضرت فاطمه در کرب و بلا بود امشب                        دل یاران پر از ایمان به خدا بود امشب

بر لب اهل ولا ذکر و دعا بود امشب                         ذکر طفلان حرم "وا عطشا" بود امشب

شب پایانی آرامش این طفلان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

بعد سقا نکند از حرم عزت برود                                          از خیام پسر فاطمه حُرمت برود

نکند دختر زهرا به اسارت برود                                       مَعجر عمه ی سادات به غارت برود

همه ی دشت پر از عطر خوش ایمان است

"امشبی را شه دین در حرمش مهمان است"

 

حسین علاء الدین

 

***

 

وداع

 

تو سر نداری، من سرِ رفتن ندارم

ماندی به رویِ خاک و عالم کربلا شد

 

بندِ دلم بودی و هر بندِ تن تو

انگار جایِ گندم ری آسیا شد

 

بی دردسر سرگرم سر بود و نشست و

آن قدر دست و پا زدی تا اینکه پا شد

 

یکبار بوسیدم گلویت را چگونه...

...جایِ همان بوسه دوازده ضربه جا شد

 

زینب زمین خورده ولی تو سنگ خوردی

این زخم ها از ضربه های بی هوا شد

 

آتش میان خیمه ی عباس افتاد

دستی کنار معجر من بی حیا شد

 

تو سر نداری دخترت معجر ندارد

یعنی بریدند و کشیدند و جدا شد

محمد امین سبکبار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۸
ندا حقانی شمامی




دکتر احمد اسفندیاری معاون روابط بین الملل سازمان بسیج مستضعفین در گفتگو با مشرق گفت: امروز تکلیف ما برای ارسال پیام عاشورا زینب گونه است .

وی ضمن گرامیداشت تقارن هفته بسیج با ایام عزای حسینی افزود: وقتی در عرصه بین المللی و با زبان انگلیسی کلید واژه “Ashura “را جستجو می کنیم، در تصاویر جستجوگر Yahoo و Google تصاویر خشونت بار و غیر شرعی قمه زنی را می بینیم ، این در حالیست که در جستجو فارسی محتوا نسبتا خوب است، دشمن تلاش دارد با نشان دادن سنت غیر شرعی قمه زنی و تصاویر خونبار، قمه زنی را که بدعتی ناشایست است به عنوان نماد عاشورا نشان دهد.

ببینید کاربر اینترنتی که می خواهد اطلاعاتش را در زبان انگلیسی جستجو کند با دیدن تصاویر قمه زنی دیگر به دنبال پیام عاشورا نمی رود .

این کار مانند دست زدن های سپاه شام در هنگام سخنرانی سید الشهدا (ع) در روز عاشورا است که به این ترتیب می خواستند که صدای سالار شهیدان به دیگران نرسد.

ائمه اطهار بارها فرموده اند که هر کس سخن ما را بشنود شیفته ما خواهد شد .

وی افزود: وظیفه ما به عنوان پیروان آن بزرگواران این است که تلاش نماییم سخن آنها را به گوش جهانیان با زبان های مردم آن سرزمین ها برسانیم.و در این میان نهضت ترجمه آثار ناب اسلامی چون احادیث و روایات عاشورا و انتشار در فضای مجازی از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در این زمینه ضعف وجود دارد و جوانان ما در این عرصه باید وارد شوند و نیازمند عزم ملی و جهانی است.
دشمن ، دشمنی خود را انجام میدهد و قمه زنی را که بدعت غیر شرعی است و هیچ جایی در اسلام و فرهنگ راستین عاشورا ندارد نماد عاشورا قرار میدهد.

دشمن تلاش دارد فرهنگ عاشورا را که نقطه قوت اسلام ناب است تبدیل به نقطه ضعف کند این هدف دشمن است و هدف صهیونیست ها و تکفیری ها که همه قوای خود را در فضای مجازی و رسانه ها برای خدشه دار کردن فرهنگ انسان ساز عاشورا نموده اند.

وقتی دشمن عاشورا را این گونه معرفی می کند و میگوید:

Ashura way to hurt people “یعنی عاشورا راهی برای آزار مردم است.” ما باید همت کنیم و با نهضت ترجمه واقعیت و حقیقت را به مردم دنیا نشان دهیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۷
ندا حقانی شمامی


امام حسین

بررسی حوادث صبح عاشورا به لحاظ اسناد تاریخی دارای اهمیت زیادی است. اگر چه ممکن است برای برخی خوانندگان محترم، مضمون این مباحث تکراری باشد اما توجه به منابع اصلی در گزارش جزئیات حوادث مقطع مذکور ارزش خاص خودش را دارد.

 

دو درس عاشورایی

حضرت امام حسین علیه السلام پس از نماز صبح – با سی و دو اسب سوار و چهل نفر پیاده نظام که مجموعا هفتاد و دو نفر می‌شوند- پرچم لشکر را به دست برادر با کفایتشان حضرت عباس علیه السلام دادند و برای جناح راست جناب زهیر بن قین بجلی و برای جناح چپ حبیب بن مظاهر اسدی را به عنوان سر گروه و فرمانده انتخاب کردند.

هنگامی که امام صدای شیهه اسبان دشمن را شنید دعای کوتاهی خواند و به خدا شکایت کرد و به او پناه برد.[1] امام از هر فرصتی برای مناجات و توجه به خدا در حادثه کربلا استفاده کردند و این درس بزرگی برای همه ماست که در مشکلات زندگی سردرگم نباشیم و فراموش نکنیم که تمام خیر هر فرد در دست خداست: «بیدک الخیر»[2]

امام برای اینکه دشمن از پشت موفق به حمله به خیمه‌ها نشود دستور دادند تا در خندق پشت خیام آتش روشن کنند در این هنگام شمر که از قبیله بنی کلاب بود به سمت خیام آمد و با صدای بلند فریاد زد که: "ای حسین! قبل از قیامت به سراغ آتش رفته‌ای؟!" امام حسین علیه السلام جوابش را دادند و او را به دخول در آتش اولی دانستند.

مسلم بن عوسجه از حضرت اجازه گرفت تا شمر را با تیری بزند و فاسقی از بزرگترین جباران است! امام فرمود: «او را نزن چرا که من بدم میاید که آغازگر جنگ با آنان باشم.»

این نکته مهمی در سیره جهادی رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرمومنان علیه السلام است که تلاش داشتند تا جنگ توسط دشمن شروع شود تا نبرد آنها حالت دفاعی داشته باشد.

سالار شهیدان برای تمام کردن حجت بر دشمنان از همه راه های ممکن استفاده کردند و مخصوصا از آنجا که انتساب به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در میان اعراب دارای اهمیت و جایگاه والایی بوده است بر روی آن تاکید زیادی کردند

خطبه مظلومانه امام عاشورا

لشکریان دشمن به سمت اردوگاه امام نزدیک شدند. در این هنگام حضرت حسین علیه السلام در حالی که در بین برادرش عباس و فرزندش علی اکبر علیهماالسلام قرار گرفته بود سوار بر مرکب خویش شد و به سمت دشمنان حرکت کردند. آنگاه حضرت با صدای بلند خطبه خواند:

«ای مردم سخن مرا بشنوید و عجله نکنید تا شما را بدانچه حق شما بر من است موعظه کنم و آمدنم به اینجا را موجه سازم. اگر عذر مرا پذیرفتید و توجیهم را قبول کردید و انصاف را در موردم رعایت کردید با این کارتان خوشبخت خواهید شد و برای شما بر من راه تجاوز بسته خواهد شد و اگر عذرم را نپذیرفتید و انصافم ندادید:

«فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لاَ تُنْظِرُون: پس [در] کارتان با شریکان خود همداستان شوید، تا کارتان بر شما ملتبس ننماید سپس درباره من تصمیم بگیرید و مهلتم ندهید.»[3]

«إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِین: بى‏تردید، سرور من آن خدایى است که قرآن را فرو فرستاده، و همو دوستدار شایستگان است.»[4]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۶
ندا حقانی شمامی

تأثیرى که حادثه کربلا و قیام حسین بن على (ع) بر اندیشه مردم جهان،

حتى غیرمسلمانان داشته، بسیار است. عظمت قیام و اوج فداکارى و

ویژگی هاى شخصی امام و یارانش سبب شده که انسان های

متفاوت بیشماری، اظهار نظرهاى بسیارى درباره این نهضت و

حماسه آفرینان عاشورا، داشته باشند.

نقل سخنان همه آنان کتاب بزرگى می شود؛

به ویژه که برخى از نویسندگان غیر مسلمان به صورت مستقل کتابی

درباره این حادثه نوشته ‏اند.

در اینجا تنها تعدادى اندک از این اظهار نظرها

چه از مسلمانان و غیر مسلمانان آورده مى‏شود:

ماهاتما گاندى(رهبر استقلال هند):

من زندگى امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‏ ام

و توجه کافى به صفحات کربلا نموده‏ ام و بر من روشن شده است که

اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد،

بایستى از امام حسین سر مشق بگیرد.

محمد على جناح(قائد اعظم پاکستان):

هیچ نمونه‏ اى از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین از لحاظ فداکارى و

تهور نشان داد در عالم پیدا نمی ‏شود. به عقیده من تمام مسلمین باید

از سرمشق این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد

پیروى نمایند.

چارلز دیکنز(نویسنده معروف انگلیسى):

اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته ‏هاى دنیایى بود،

من نمی ‏فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟

پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام،

فداکارى خویش را انجام داد.

توماس کارلایل(فیلسوف و مورخ انگلیسى):

بهترین درسى که از تراژدى کربلا می گیریم، این است که حسین

و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند؛ آنان با عمل خود روشن کردند

که تفوق عددى در جایى که حق با باطل روبرو می شود اهمیت ‏ندارد

و پیروزى حسین با وجود اقلیتى که داشت، باعث شگفتى من است.

ادوارد براون(مستشرق معروف انگلیسى):

آیاقلبى پیدا می شود که وقتى درباره کربلا سخن می شنود، آغشته

با حزن و درد نگردد؟! حتى غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکى روحى

را که در این جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انکار کنند.

فردریک جمس:

درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگرى این است که در دنیا اصول

ابدى عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییرناپذیرند و هم چنین می

رساند که هر گاه کسى براى این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن

پافشارى نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقى و پایدار خواهد ماند.

ل.م.بوید:

درطى قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلى و عظمت روح، بزرگى قلب

و شهامت روانى را دوست داشته ‏اند و در همین هاست که آزادى و عدالت

هرگز به نیروى ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود

عظمت امام حسین و من مسرورم که با کسانى که این فداکارى عظیم را

از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده‏ ام،

هر چند که ۱۳۰۰ سال از تاریخ آن گذشته است.

واشنگتن ایروینگ(مورخ مشهور آمریکایى):

براى امام حسین(ع) ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن بر اراده

یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه

نمی ‏داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودى خود را براى

قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى امیه

آماده ساخت، و در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک، و در روى ریگ هاى

تفتیده عربستان روح حسین فناناپذیر است.

اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین!

توماس ماساریک:

گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر می

سازند،ولى آنشور و هیجانى که در پیروان حسین(ع) یافت می شود در

پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح

در برابر مصائب حسین مانند پر کاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.

موریس دوکبرى:

در مجالس عزادارى حسین گفته می شود که حسین، براى حفظ شرف

و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت

و زیر بار استعمار و ماجرا جویى یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه  او را

سرمشق قرار داده از زیردست استعمارگران خلاصى یابیم و مرگ با عزت

را بر زندگى با ذلت ترجیح دهیم.

ماربین آلمانى(خاور شناس معروف):

حسین(ع) با قربانى کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت

خود، به دنیا درس فداکارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در

تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم

دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگرى پایدار نیست و بناى ستم هر چه در

ظاهر عظیم باشد، ولی در برابر حق و حقیقت چون پر کاهى بر باد خواهد رفت.

بنت الشاطى:

زینب، خواهر حسین بن على(ع) لذت پیروزى را در کام ابن زیاد و بنى امیه 

خراب کرد و در جام پیروزى آنان قطرات زهر ریخت، در همه حوادث سیاسى

پس از عاشورا،هم چون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و

برپایى حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا

نقش برانگیزنده داشت.

لیاقت على خان(نخستین نخست وزیر پاکستان):

این روز محرم، براى مسلمانان سراسر جهان معناى بزرگى دارد. در این روز،

یکى از حزن آورترین و تراژدیک‏ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت

امام حسین(ع) در عین حزن، نشانه فتح نهایى روح واقعى اسلامى بود،

زیرا تسلیم کامل به اراده الهى به شمار می رفت. این درس به ما می آموزد

که مشکلات و خطرها هر چه باشد، نبایستى ما پروا کنیم و از راه حق و

عدالت منحرف شویم.

جرج جرداق(دانشمند و ادیب مسیحى):

وقتى یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزى می ‏کرد،

آنان می گفتند:"چه مبلغ می دهى؟    اما انصار حسین به او گفتند:

ما با تو هستیم؛ اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم

در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.

عباس محمود عقاد(نویسنده و ادیب مصرى):

جنبش حسین، یکى از بى نظیرترین جنبشهاى تاریخى است که تاکنون

در زمینه دعوت هاى دینى یا نهضت هاى سیاسى پدیدار گشته است...

دولت اموى پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعى دوام نکرد

و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندى سال نگذشت.

احمد محمود صبحى(نویسنده):

اگر چه حسین بن على(ع) در میدان نظامى یا سیاسى شکست خورد؛

اما تاریخ، هرگز شکستى را سراغ ندارد که مثل خون حسین(ع) به نفع

شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، انقلاب پسر زبیر و

خروج مختار و نهضت هاى دیگر را در پى داشت، تا آن جا که

حکومت اموى ساقط شد و نداى خونخواهى حسین (ع)، فریادى شد

که با آن تخت ها و حکومت ها را به لرزه درآورد.

آنتوان بارا(نویسنده مسیحى):

اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینى براى او بیرقى بر می افراشتیم

و در هر روستایى براى او منبرى بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین

به مسیحیت فرا می خواندیم.

گیبون(مورخ انگلیسى):

با آن که مدتى از واقعه کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن

نیستیم،اما سختی ها و مشکلاتى که حضرت حسین «ع» تحمل نموده،

احساسات سنگین دل‏ترین خواننده را بر می ‏انگیزد، چندان که یک نوع

عطوفت و مهربانى نسبت به آن حضرت در خود می یابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۳ ، ۲۰:۱۵
ندا حقانی شمامی

مسابقه وبلاگ‌نویسی "عاشورای ماندگار" برگزار می‌شود


به گزارش سرویس فناوری اطلاعات و ارتباطات خبرگزاری تسنیم، علاقمندان می‌توانند با در نظر گرفتن موارد ذیل که از سوی فرهنگسرای فناوری اطلاعات وضع شده است در این مسابقه شرکت کنند.

  • وبلاگ ساخته شده به آدرس it.farhang@gmail.com  ارسال شود.
  • هر وبلاگ می‌تواند حداکثر یک مدیر داشته باشد.
  • نام و محتوای  وبلاگ باید پیرامون  واقعه  عاشورا باشد.
  • شرکت برای عموم افراد بالاتر از 15 سال آزاد است.
  • مهلت شرکت در مسابقه از هفتم آبان تا پنجم آذر (پایان ماه محرم) است.

به نفرات برتر جوایز ارزنده‌ای اهدا می‌شود.

انتهای پیام/


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۸:۳۶
ندا حقانی شمامی

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۸:۳۶
ندا حقانی شمامی